- پاک چهر
- روی پاک چهره پاک چهرنیک، دارای چهره پاک
معنی پاک چهر - جستجوی لغت در جدول جو
- پاک چهر
- زیبا، خوش صورت، پاکیزه رو، دارای چهرۀ پاک و روشن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه دوستی او آمیخته بغرض نباشد صفی صفیه
پاک نژاد، پاکزاده پاک گوهر
پاکیزه گهر، پاک نژاد، پاک زاده، نجیب، اصیل
ضد زهر
فادزهر پازهر تریاق تریاک بادزهر نوشدارو. یا پادزهر معدنی. سنگی است معدنی که برای دفع سم بکار رود. یا پادزهر حیوانی. سنگی است که در شکنبه بز کوهی پیدا شود گاو زهره گاوسنگ
مانند پاکان همچون طاهران مقابل نا پاک وار
آنکه نظری پاک دارد نظر پاک
پاک گوهری
پاک نژاد پاک اصل اصیل پاکزاد حلال زاده نجیب خالص نسب پاک گهر
آنکه سیرنهای پاک دارد آنکه سیرتهای پسندیده دارد
آنکه ذهنی پاک دارد
آنکه بریبت در نامحرمان و محارم دیگران نبیند نظر پاک
آنکه سیرت های خوب و پسندیده دارد
آنکه از روی شهوت به نامحرم نظر نکند
پادزهر، هر دارویی که برای دفع سم به کار برود، ضدزهر، تریاق
کسی که چهره ای مانند چهرۀ پری دارد، پری رخسار، پری روی، خوشگل، زیباروی، برای مثال خوشا عاشقی خاصه وقت جوانی / خوشا با پری چهرگان زندگانی (فرخی - ۳۹۲)
آنچه صورت و چهره گاو دارد: گرز گاوچهر
ماهرو، زیبارو، صاحب چهره تابان
پاک درون پاک باطن پاک سریرت